مامن امن من

متن مرتبط با «رویایی» در سایت مامن امن من نوشته شده است

رویایی

  • یادم هست یک روز بهم نگاه کردی و گفتی، کجا را خیلی دوست داری؟ یکجورهایی خانه ی رویایی ات است؟ در ذهنم جاهایی که خیلی دوست داشتم را مرور میکردم. مثلا یک خانه ی درختی سبز و ارام وسط یک جنگل زیبا! که البته حیوانی به آن راه نداشته باشد! آخر من بدجوری از حیوانات میترسم. فکرش را بکن ، صبحها که با صدای پرنده ها (البته که ورود صدای پرنده ها به داخل خانه ی درختی خالی از اشکال است!) از خواب بیدار میشوی پنجره ی چوبی خانه ی کوچکت را باز میکنی ، باد خنک میزند به صورتت و بوی گلها میروند درست توی شامه ات و تو هی عمیق تر نفس میکشی ، چشمانت را میبندی و صدای پرنده ها را گوش میکنی... بعد از پله های چوبی ای که روی,رویایی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها